ثمره عمر منثمره عمر من، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 18 روز سن داره
مامانشمامانش، تا این لحظه: 38 سال و 7 ماه و 7 روز سن داره
باباشباباش، تا این لحظه: 39 سال و 9 ماه و 4 روز سن داره

عزیز دل مامان و بابا

مهد کودک

1394/1/23 12:07
نویسنده : مامان کژه
53 بازدید
اشتراک گذاری

نوروز که خونه پدربزرگ سنندج بودیم مادربزرگ مهاباد خیلی مریض بود و من استرس داشتم از این به بعد تو رو چیکار کنم و کجا بذارم

البته از خیلی وقت پیش تصمیم داشتم کم کم بذارمت مهد ولی اینجوری یهویی خیلی استرس زا بود خلاصه تعطیلات تموم شد و برگشتیم مهاباد که دیدم مادربزرگت کلی لاغر شده ولی در کل حالش زیاد بد نبود تا چهارشنبه اومد پیشت اما چهارشنبه تو بیمارستان بستری شد و منم برا آشنا کردنت با مهد پنج شنبه بردمت مهد اولش که فک می کردی می ریم پارک با دیدن محیط بسته مهد کلی جیغ داد زدی و تو نمی رفتی و تاب تاب می خواستی که یکی از مربیای مهد بردتت یه اتاق و سوار الا دلنگت کرد و کلی خوشحال شدی بعدشم کلی با بچه ها این ور اون ور رفتی و خوشی کردی و آخر سرم به آرزوت رسیدی و تو حیاط کلی تاب و سرسره سوار شدی ایندفعه با زورم نمی خواستی از مهد بیای بیرونتعجب

ولی شنبه مادربزرگت اومد پیشت و گفت نمی خواد مهد بری و خودش مواظبته تا تابستون

ایشالا تا تابستون مادربزرگت سلامت باشه و پیشت بمونه بعدش میبرمت مهد تا با بچه ها بازی کنی اینجوری واسه توام بهتره آخه صبح زود بیدار کردنت واسه خودش مشکلیه بزرگ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)