عمو و خاله و دایی
آخر این هفته خاله سمی با شوهرشو واسه پاگشاد دعوت کردم و اونام با داداشاشون اومدن خونمون و کلی به تو و ما خوش گذشت
توام واسشون کلی دلبری کردی و اونام کلی نازتو کشیدن
خلاصه دو روز و دو شب خوش گذروندیم و شنبه صبحی قبل اینکه شما بیدار بشین اونا برگشتن
وقتی از خواب بیدار شدی سراغشونو گرفتی و وقتی بهت گفتم رفتن براشون دست تکون دادی و بای بای کردی قربونت بشم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی